حقیقت آسمانی
زمین عرصه ظهور یک حقیقت آسمانی است.....(شهید آوینی)
قالب وبلاگ

تصمیم گرفتیم نماز را به فارسی بخوانیم!

السَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه

سلام بر شما، ای وعده‌ی الهی که خدا آمدنش را ضمانت کرده است

 

حریرِ نور غریبش، بر این رواق می‌افتد

اگرچه ماه شبی چند در محاق می‌افتد

                        

تو بایدی و یقینی، نه اتفاقی و شاید

تو سرنوشت زمینی، که اتفاق می‌افتد

يك خاطره ديني ـ تربيتي از آيت‌الله ارباب

خاطره‌اي از يكي از عالمان و بزرگان معاصر، علامه ذي‌فنون، فقيه وارسته و حكيم متأله، مرحوم آيت‌الله حاج آقا رحيم ارباب (ره) به نقل از يكي از استادان ادب فارسي مرحوم دکتر محمد جواد شریعت آورده مي‌شود كه افزون بر ارائه‌ی ديدگاهي و تعليم نكاتي در باب ترجمه، داراي فواید معرفتي و تربيتي نيز هست؛ باشد كه خوانندگان گرامي را سودمند افتد.

 سال يك‌هزار و سيصد و سي و دو شمسي بود، من و عده‌اي از جوانان پرشور آن روزگار پس از تبادل نظر و بحث و مشاجره به اين نتيجه رسيده بوديم كه چه دليلي دارد كه ما نماز را به عربي بخوانيم؟ چرا نماز را به زبان فارسي نخوانيم؟ و عاقبت تصميم گرفتيم كه نماز را به فارسي بخوانيم و همين كار را هم كرديم.

والدين، كم‌كم از اين موضوع آگاهي يافتند و به فكر چاره افتادند. آن‌ها هم پس از تبادل نظر با يك‌ديگر تصميم گرفتند كه اول خودشان با نصيحت كردن، ما را از اين كار بازدارند و اگر مؤثر نبود، راه ديگري برگزينند. و چون پند دادن آن‌ها مؤثر نيفتاد؛ روزي ما را به نزد يكي از روحانيون آن زمان بردند و آن فرد روحاني وقتي فهميد ما به زبان فارسي نماز مي‌خوانيم به طرز اهانت‌آميزي ما را كافر و نجس خواند. و اين عمل او ما را در كارمان راسخ‌تر و مصرتر ساخت.

عاقبت يكي از پدران، آن‌ها را يعني والدين ديگر افراد را به اين فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آيت‌الله حاج آقا رحيم ارباب ببرند و اين فكر مورد تأييد قرار گرفت و روزي آن‌ها نزد حضرت ايشان مي‌روند و موضوع را با ايشان در ميان مي‌گذارند و ايشان دستور مي‌دهند كه در وقت معيني ما را به خدمت آقاي ارباب راهنمايي كنند.

در روز موعود ما را كه تقريباً پانزده نفر مي‌شديم به محضر مبارك ايشان بردند. در همان لحظه‌ی اول، چهره‌ی نوراني و لبان خندان ايشان ما را مجذوب خود ساخت و آن بزرگ‌مرد را غير از ديگران يافتيم و دانستيم كه اكنون با شخصيتي استثنايي مواجه هستيم. ايشان در آغاز دستور پذيرايي از همه‌ی ما را صادر فرمودند. سپس رو به والدين ما كردند و فرمودند شما كه نماز به فارسي نمي‌خوانيد؛ فعلاً تشريف ببريد و ما را با فرزندانتان تنها بگذاريد.

وقتي آن‌ها رفتند، حضرت آيت‌الله ارباب رو به ما كردند و فرمودند:

بهتر است شما يكي يكي خودتان را به من معرفي كنيد و هر كدام بگوييد كه در چه سطح تحصيلي هستيد و در چه رشته‌اي درس مي‌خوانيد.

پس از آن كه امر ايشان را اطاعت كرديم، به تناسب رشته و كلاس هر كدام از ما، پرس‌‌هاي علمي مطرح كردند و از درس‌هايي از قبيل جبر و مثلثات و شيمي و علوم طبيعي مسائلي پرسيدند كه پاسخ اغلب آن‌ها از عهده‌ی درس‌هاي نيم‌بندي كه ما خوانده بوديم خارج بود. اما هر يك از ما كه از عهده‌ی پاسخ پرسش‌هاي ايشان بر نمي‌آمد، با اظهار لطف حضرت ارباب مواجه مي‌شد كه با لحن پدرانه‌اي پاسخ درست آن پرسش‌ها را خودشان مي‌فرمودند.

 اكنون ما مي‌فهميم كه ايشان با طرح اين سؤالات قصد داشتند ما را خلع سلاح كنند و به ما بفهمانند كه آن دروس جديدي كه شما مي‌خوانيد من بهترش را مي‌دانم ولي به آن مغرور نشده‌ام.

پس از اين كه همه‌ی ما را خلع سلاح كردند، به موضوع اصلي پرداختند و فرمودند:

والدين شما نگران شده‌اند كه شما نمازتان را به فارسي مي‌خوانيد، آن‌ها نمي‌دانند كه من كساني را مي‌شناسم كه، نعوذ بالله، اصلاً نماز نمي‌خوانند. شما جوانان پاك‌اعتقادي هستيد كه هم اهل دين هستيد و هم اهل همّت. من در جواني می‌خواستم مثل شما نماز را به زبان فارسي بخوانم؛ امّا مشكلاتي پيش آمد كه نتوانستم به اين خواسته جامه‌ی عمل بپوشم، اكنون شما به خواسته‌ی دوران جواني من لباس عمل پوشانيده‌ايد،‌ آفرين به همّت شما. اما من در آن روزگار به اولين مشكلي كه برخوردم، ترجمه‌ی صحيح سوره‌ی حمد بود كه لابدّ شما آن مشكل را حل كرده‌ايد. اكنون يك نفر از شما كه از ديگران بيش‌تر مسلّط است، به من جواب دهد كه «بسم‌الله الرحمن الرحيم» را چگونه ترجمه كرده است.

يكي از ما به عادت محصلين دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به حضرت آيت ‌الله ارباب شد.

جناب ايشان با لبخند فرمود كه خوب شد كه طرف مباحثه‌ی ما يك نفر است، زيرا من از عهده‌ی پانزده جوان نيرومند بر نمي‌آمدم. بعد رو به آن جوان كردند و فرمودند:

خوب بفرماييد كه «بسم الله» را چگونه ترجمه كرده‌ايد؟

آن جوان گفت بسم الله الرحمن الرحيم را طبق عادت جاري ترجمه‌ كرده‌ايم: به نام خداوند بخشنده مهربان.

حضرت ارباب با لبخندي فرمودند:

گمان نكنم ترجمه درست «بسم الله» چنين باشد. در مورد «بسم» ترجمه‌ی «به نام» عيبي ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نيست؛ زيرا اسم علم (=خاص) است براي خدا. و اسم علم را نمي‌توان ترجمه كرد. مثلاً اگر اسم كسي «حسن» باشد، نمي‌توان به او گفت «زيبا». درست است كه ترجمه‌ی «حسن» زيباست؛ اما اگر به آقاي حسن بگوييم آقاي زيبا، حتماً خوشش نمي‌آيد. كلمه «الله» اسم خاص است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق مي‌كنند، همان‌گونه كه يهود خداي متعال را «يهوه» و زردشتيان «اهورامزدا» مي‌گويند. بنابراين نمي‌توان «الله» را ترجمه كرد، بلكه بايد همان لفظ جلال را به كار برد. خوب «رحمان» را چگونه ترجمه كرده‌ايد؟

رفيق ما پاسخ داد كه رحمن را بخشنده معني كرده‌ايم.

حضرت ارباب فرمودند:

 اين ترجمه بد نيست؛ ولي كامل هم نيست؛ زيرا «رحمان» يكي از صفات خداست كه رحمت و بخشندگي شامل او را مي‌رساند و اين شمول در كلمه‌ی بخشنده نيست، يعني در حقيقت «رحمان» يعني خدايي كه در اين دنيا هم بر مؤمن و هم بر كافر رحم مي‌كند و همه را در كنف لطف و بخشندگي خود قرار می‌دهد؛ از جمله آن كه نعمت رزق و سلامت جسم و امثال آن عطا مي‌فرمايد. در هر حال ترجمه‌ی بخشنده براي «رحمان» در حدّ كمال ترجمه نيست. خوب، «رحيم» را چطور ترجمه كرده‌ايد؟

رفيق ما جواب داد كه رحيم را به «مهربان» ترجمه كرده‌ايم.

حضرت آيت‌الله ارباب فرمودند:

اگر مقصودتان از «رحيم» من بودم (چون نام مبارك ايشان رحيم بود) بدم نمي‌آمد كه اسم مرا به «مهربان» برگردانيد؛ اما چون «رحيم» كلمه‌اي قرآني و نام پروردگار است، بايد آن را غلط معني نكنيم. باز هم اگر آن را به «بخشاينده» ترجمه كرده بوديد، راهي به دهي مي‌برد، زيرا رحيم يعني خدايي كه در آن دنيا گناهان مؤمنان را عفو مي‌كند و صفت «بخشايندگي» تا حدودي اين معني را مي‌رساند. بنابر آنچه گفته شد، معلوم شد كه آنچه در ترجمه‌ی «بسم الله» آورده‌ايد بد نيست، ولي كامل نيست و از جهتي نيز در آن اشتباهاتي هست، و من هم در دوران جواني كه چنين قصدي را داشتم، به همين مشكلات برخورد كردم و از خواندن نماز به فارسي منصرف شدم. تازه اين فقط آيه‌ی اول سور‌ی حمد بود. اگر به بقيه‌ی آيات بپردازيم، موضوع خيلي غامض‌تر از اين خواهد شد. اما من عقيده دارم شما اگر باز هم به اين امر اصرار داريد، دست از نماز خواندن به فارسي بر نداريد، زيرا خواندنش بهتر از نخواندن نماز به طور كلّي است.

در اين جا، همگي شرمنده و منفعل و شكست‌خورده، به حال عجز و التماس از حضرت ايشان عذرخواهي مي‌كرديم و قول مي‌داديم كه ديگر نمازمان را به فارسي نخوانيم و نمازهاي گذشته را نيز اعاده كنيم. اما ايشان مي‌فرمودند كه من نگفتم نماز به عربي بخوانيد، هر طور دلتان مي‌خواهد نماز بخوانيد. من فقط مشكلات اين كار را براي شما شرح دادم. ولي ما همه عاجزانه از پيشگاه ايشان طلب بخشايش مي‌كرديم و از كار خود اظهار پشيماني می‌نموديم.

حضرت آيت‌الله ارباب با تعارف ميوه و شيريني مجلس را به پايان بردند و ما همگي دست مبارك ايشان را بوسيديم و در حالي كه ايشان تا دم در ما را بدرقه مي‌‌كردند، از ايشان خداحافظي كرديم و در دل به عظمت شخصيت ايشان آفرين مي‌گفتيم و خوشحال بوديم كه افتخاري چنين نصيب ما شد كه با چنين شخصيّتي ملاقات كنيم. نمازها را اعاده كرديم و دست از كار جاهلانه‌ی خود برداشتيم. بنده از آن به بعد گاه‌گاهي به حضور آن جناب مي‌رسيدم و از خرمن علم و فضيلت ايشان خوشه‌ بر می‌چيدم.

وقتي در دوره‌ی دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران به تحصيل مشغول بودم، گاهي حامل نامه‌ها و پيغام‌هاي استاد فقيد، مرحوم بديع‌الزمان فروزانفر براي ايشان مي‌شدم و پاسخ‌هاي كتبي و شفاهي حضرت آيت‌ الله را براي آن استاد فقيد مي‌بردم و اين خود افتخاري براي بنده بود. گاهي نيز ورقه‌هاي استفتایي كه به محضر آن حضرت رسيده بود روي هم انباشته مي‌شد و آن جناب دستور مي‌دادند كه آن‌ها را بخوانم و پس از خواندن پاسخ، اگر اشتباهي نداشت آن را مهر می‌كردند.

خدايش بيامرزد و او را غريق درياي رحمت خويش كند. انّه كريم رحيم» [1]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

[1] . به نقل از دكتر محمدجواد  شريعت، مجموعه‌ی ارباب معرفت، يادنامه حكيم متأله، فقيه بزرگوار و معلم اخلاق، حضرت آيت‌الله حاج آقا رحيم ارباب، به اهتمام و تدوين محمدحسين رياحي، روابط عمومي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي اصفهان، چاپ دوم، 1375.

 مرحوم آيت‌الله ارباب از سرآمدان عالمان معاصر در فلسفه و فقه و اصول و ادبيات و رياضيات و هيأت و نجوم و اخلاق و از شاگردان جهانگيرخان قشقائي، آخوند كاشي و سيد محمدباقر درچه‌اي بود.

 يكي از شاگردان علامه جلال الدين همايي او را وارث علوم الاقدمين، سيد الفقهاء و الحكماء العارفين مي‌نامد. وي پس از يك قرن عمر با بركت در سال 1396 قمري در اصفهان چشم از جهان فروبست و در مقبره‌ی تخت فولاد به خاك سپرده شد.

 

 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِيِّـكَ الفَرَج

منبع: دین آنلاین


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 27 تير 1392برچسب:خاطره دینی,آیت اله ارباب,امام زمان,نماز فارسی,, ] [ 2:30 ] [ علیرضا ] [ ]

تحولی جدید در حکومت امام مهدی(عج)


 

 

در بین برخی از مردم این مطلب زیاد مطرح می‌شود که حضرت مهدی(عج) پس از ظهور دین جدیدی را عرضه می‌کند، در حالی که می‌دانیم مطابق نص صریح قرآن، پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) خاتم انبیا و دین او خاتم ادیان است. همچنین برخی دعاها و روایات بیانگر آن سات که امام مهدی(عج) احیا کننده شریعت جدش رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) است. در سخنی از رسول ‌خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است: «قائم از اولاد من است، اسم او همنام من و کنیه او همانند کنیه من و شمایل او همانند شمایل من و سنت او همان سنت من است. مردم را بر ملت و شریعت من برپا می‌دارد و آنان را به کتاب خدا دعوت می‌کند».(1)

Click for larger version

    تحولی جدید در حکومت امام مهدی(عج)

 

طبیعت هر نهضت و قیامی تجدید نظر در برنامه‌های گذشته و پیاده کردن امری جدید است. به عبارتی نوآوری از ارکان اصلی هر نهضتی است؛ اگرچه اصول آن نهضت از زمان‌های گذشته بوده باشد، ولی از آنجا که با مرور زمان پایه‌های آن سست شده و در آن‌ها تغییر و تحولی به وجود می‌آید، به جهت دگرگونی، وضعیت موجود، انقلاب و قیامی انجام می‌گیرد. هر چه دایره این انقلاب بیشتر باشد، دگرگونی و تحول در آن بیشتر خواهد بود.

 

قیام امام مهدی(عج) با اهداف والایی که دارد همچون عدالت‌گستری و پیاده کردن اسلام در تمام ابعاد آن و در سطح کل جوامع، دگرگونی و تحولی عظیم در تمامی زمینه‌‌ها به خصوص معارف و قوانین اسلام را به دنبال خواهد داشت. در روایات عناوینی همچون «امر جدید»، «سنت جدید»، «قضاوت جدید»، «سلطه جدید» و «دعوت جدید» به چشم می‌خورد که ممکن است در ابتدای امر برای برخی ایجاد شبهه یا سۆال کند که مقصود از جدید در این موارد چیست؟

Click for larger version

امر جدید

 

مقصود از امر جدید می‌تواند طلب باشد که شامل طلب فعل و طلب ترک است و در نتیجه شامل احکام می‌شود؛ یعنی از آنجا که حضرت به واقع حکم می‌کند، طبیعی است که حضرت امر جدیدی آورد؛ اگرچه از اصول اصیل اسلام تخطی نمی‌کند. همچنین ممکن است مقصود ار امر، روش و برنامه فکری و عقیدتی جدید با روش‌های نوین باشد که در برخی روایات به آن اشاره شده است. ضمن اینکه می‌تواند مقصود از امر، امارت و خلافت حضرت با سایر خلافت‌ها فرق می‌کند؛ بنابراین نسبت به آن‌ها جدید است. قیام امام مهدی(عج) با اهداف والایی که دارد همچون عدالت‌گستری و پیاده کردن اسلام در تمام ابعاد آن و در سطح کل جوامع، دگرگونی و تحولی عظیم در تمامی زمینه‌‌ها به خصوص معارف و قوانین اسلام را به دنبال خواهد داشت. سنت جدید

 

در برخی روایات آمده است که امام مهدی(عج) سنت جدیدی در عصر حکومت خود دارند. از آن جهت که حضرت از طرفی به واقع حکم می‌کنند و نیز حکومت او در سطح جهانی و گسترده است و بشر نیز در عصر ظهور به پیشرفت عقلانی رسیده است؛ از این رو روش حکومتی و اسلوب خاصی در حکومت‌داری دارد که با روش‌های دیگر فرق می‌کند؛ اگرچه نسبت به اصول و چهارچوب احکام اسلامی با سنت رسول‌ خدا(صلی الله علیه و آله) فرقی ندارد و تنها در اسلوب و روش با یکدیگر مغایر است.

 

ممکن است مقصود از سنت جدید آن باشد که سنت جدید آن باشد که سنت و روش حکومتی حضرت نسبت به روش‌های مردمی که قبل از حکومت حضرت است، جدید به حساب می‌آید.

 Click for larger version

قضاوت جدید

 

در برخی روایات نیز تعبیر «قضاء جدید» یعنی حکم و قضاوت جدید به چشم می‌خورد. در اینکه مقصود از آن چیست، چند احتمال وجود دارد:

 

ممکن است مقصود خطوط جدید با برنامه‌های بسیار پیشرفته برای بشر در عصر ظهور باشد. همچنین ممکن است احتمال دیگر اینکه حضرت اسلوب جدید در قضاوت و فصل خصومت میام مردم دارد؛ همان‌گونه که در روایات اشاره شده است که حضرت به حکم حضرت داوود(علیه السلام) عمل کرده و درخواست بینه و دو شاهد عادل نمی‌کند. ممکن است مقصود از سنت جدید آن باشد که سنت جدید آن باشد که سنت و روش حکومتی حضرت نسبت به روش‌های مردمی که قبل از حکومت حضرت است، جدید به حساب می‌آید. سلطه جدید

 

اینکه مقصود از سلطه جدید چیست، احتمالاتی وجود دارد: ممکن است مقصود از آن اسلوب و روش جدید در اداره حکومت و شۆون مجتمع باشد که بشر شبیه آن را در هیچ نوع حکومت و دوستی ندیده است؛ زیرا حکومتی است اسلامی به تمام معنا و مطابق با پیشرفت تمدن بشری. همچنین می‌تواند مقصود از آن سلطنتی باشد که نسبت به سلطنت‌ها و حکومت‌های سابق جدید است، ولی تجدید کننده حکومت و سلطنت رسول‌ خدا(صلی الله علیه و آله) در عصر خلافتش می‌باشد.

 Click for larger version

دعوت جدید

 

در برخی روایات تعبیر «دعاءجدید» یعنی دعوت جدید آمده است. در این عنوان نیز احتمالاتی وجود دارد، همچون اینکه مقصود دعوت به مجموعه برنامه و قوانینی است که جدید است و این مقتضای جهانی بودن حکومت حضرت است. از آنجا که امامان قبل از حضرت مهدی(عج) قیام عمومی و در سطح گسترده نداشتند؛ از این رو دعوت حضرت به برپایی عدل و توحید در سطح جهانی، دعوتی جدید از ناحیه اهل‌بیت(علیهم السلام) است.(۲)

 

 

 

پی‌نوشت:

 

۱٫ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۳٫

 

۲٫ ر.ک: رضوانی، حکومت حضرت مهدی(عج) در عصر ظهور،ص۵۶ – ۵۲٫

 

منبع: سایت رهبران شیعه

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 30 تير 1392برچسب:قضاوت جدید,دعوت جدید,امرجدید,امام مهدی,, ] [ 2:10 ] [ علیرضا ] [ ]

وعده‌ای که امام زمان (عج) به یک عالم داد

 

 

آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی درباره علت نگارش کتاب «مکیال المکارم» می‌گوید: امام زمان(عج) را در خواب دیدم که فرمود: این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام او را بگذار: «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم»!

، مشهور به فقیه احمدآبادی فرزند سید عبدالرزاق از علمای بزرگ اصفهان است که در سال ۱۳۰۱ قمری در اصفهان به دنیا آمده است.
یکی از کتاب‌های این عالم ربانی «مکیال المکارم» است که از مقدمه‌ای که وی بر مکیال نوشته، چنین بر می‌آید که از شدت عشق و علاقه‌ای که به امام زمان(عج) داشته، شبی آن حضرت را در خواب می‌بیند و امام(عج) تألیف این کتاب را به وی توصیه و تأکید می‌فرماید و حتی نام آن را نیز «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» تعیین می‌کند.
سید از خواب بیدار می‌شود، ولی توفیقی برای تألیف آن برایش حاصل نمی‌شود، تا اینکه در سال ۱۳۳۰ قمری عازم سفر حج شد، در این سفر بسیاری از حاجیان گرفتار مرض وبا شدند و از دنیا رفتند.
میرزا اصفهانی با خدای خویش عهد می‌بندد اگر از این سفر سالم برگردد، کتابی را درباره حضرت ولی عصر(عج) به رشته تألیف درآورد، چون از سفر برگشت، به عهد خود وفا کرد و کتاب «مکیال المکارم» را که حاوی موضوعات مهم در شناخت امام زمان و وظایف شیعیان در قبال آن حضرت است، به رشته تحریر درآورد.
این کتاب ارزشمند دارای هشت بخش مهم است که درآن مؤلف ژرف اندیش با استناد به آیات و روایات متعدد، موضوعات بسیار اساسی و سرنوشت سازی را که اغلب جنبه کاربردی است و مورد ابتلای شیعیان و مسلمانان در خصوص مهدویت است، مورد کاوش قرار داده است.
در این کتاب، ‌میرزا اصفهانی به سه تشرف خود به محضر امام زمان(عج) اشاره کرده است که در ادامه یکی از تشرفات ایشان می‌آید:

*وعده‌ای که امام زمان(عج) به یک عالم دینی داد
«سه سال پیش از تألیف این کتاب، بدهی های من زیاد شد، پس یک شب به امام زمان(عج) و پدران بزرگوار ایشان متوسل شده و نیاز خود را به محضر ایشان عرضه داشتم، این توسل در ماه رمضان بود، هنگامی که پس از طلوع خورشید به مسجد برگشتم، ‌خوابیدم، ‌حضرت را در خواب دیدم که به من چنین فرمود: «قدری باید صبر کنی تا از مال خاص دوستان خاص خود بگیرم و به تو برسانم».
پس شاد و خوشحال در حالی که شاکر و سر دماغ بودم و وعده مولایم را محقق شده می‌دانستم، از خواب بیدار شدم ، پس از گذشت مدتی یکی از برادران که او را فرد صالحی می‌دانستم و از او نسیم راحتی به مشامم می‌رسید،‌ نزد من آمد و مبلغی به من بخشید که بدهی‌های مرا ادا کرد و ناراحتی مرا فرونشانید و گفت: این پول از سهم امام است، از این امر بسیار بسیار خوشحال شدم و گفتم: «هذا تأویل رؤیای من قبل قد جعلها ربی حقا»!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 25 تير 1392برچسب:وعده امام زمان,مکیال المکارم,موسوی اصفهانی,عالم ربانی,, ] [ 10:6 ] [ علیرضا ] [ ]

چهل حديث منتخب از علی بن محمد الهادی علیه السلام

 

 

 

    قالَ الا مامُ اءبو الحسن ، علىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه عليه :
    1 مَنِ اتَّقىَ اللّهَ يُتَّقى ، وَمَنْ اءطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ اءطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقينَ، وَمَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.   

ترجمه :     فرمود: كسى كه تقوى الهى را رعايت نمايد و مطيع احكام و مقرّرات الهى باشد، ديگران مطيع او مى شوند.     و هر شخصى كه اطاعت از خالق نمايد، باكى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است كه مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گيرد.
    2 قالَ عليه السلام : مَنْ اءنِسَ بِاللّهِ اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَعَلامَةُ الاُْنْسِ بِاللّهِ الْوَحْشَةُ مِنَ النّاسِ.    

ترجمه :     فرمود: كسى كه با خداوند متعال مونس باشد و او را اءنيس خود بداند، از مردم احساس وحشت مى كند.     و علامت و نشانه اءنس با خداوند وحشت از مردم است يعنى از غير خدا نهراسيدن و از مردم احتياط و دورى كردن .
    3 قالَ عليه السلام :السَّهَرَ اءُلَذُّ الْمَنامِ، وَالْجُوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطَّعامِ.   

  ترجمه :     فرمود: شب زنده دارى ، خواب بعد از آن را لذيذ مى گرداند؛ و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزايد يعنى هر چه انسان كمتر بخوابد بيشتر از خواب لذت مى برد و هر چه كم خوراك باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود .
    4 قالَ عليه السلام : لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ كَدِرْتَ عَلَيْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّكَ إ لَيْهِ، فَإ نَّما قَلْبُ غَيْرِكَ كَقَلْبِكَ لَهُ.     ترجمه :     فرمود: از كسى كه نسبت به او كدورت و كينه دارى ، صميّميت و محبّت مجوى .     همچنين از كسى كه نسبت به او بدگمان هستى ، نصيحت و موعظه طلب نكن ، چون كه ديدگاه و افكار ديگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد.
    5 قالَ عليه السلام : الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إ لَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ اءذَمُّ الاْ خْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجيَّةٌ سَيِّئَةٌ.  

  ترجمه :     فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد.     تكبّر و خودخواهى جذب كننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد.     عُجب و خودبينى مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد.     بخيل بودن بدترين اخلاق است ؛ و نيز طَمَع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى باشد.
    6 قالَ عليه السلام : الْهَزْلُ فكاهَةُ السُّفَهاءِ، وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ. 

  ترجمه :     فرمود: مسخره كردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است و كار انسان هاى نادان مى باشد.
    7 قالَ عليه السلام : الدُّنْيا سُوقٌ رَبِحَ فيها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.   

ترجمه :     فرمود: دنيا همانند بازارى است كه عدّه اى در آن براى آخرت سود مى برند و عدّه اى ديگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.
    8 قالَ عليه السلام : النّاسُ فِى الدُّنْيا بِالاْ مْوالِ وَ فِى الاَّْخِرَةِ بِالاْ عْمالِ.     ترجمه :     فرمود: مردم در دنيا به وسيله ثروت و تجمّلات شهرت مى يابند ولى در آخرت به وسيله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد.
    9 قالَ عليه السلام : مُخالَطَةُ الاْ شْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ يُخالِطُهُمْ.  

   ترجمه :     فرمود: همنشين شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود.
    10 قالَ عليه السلام : أ هْلُ قُمْ وَ أ هْلُ آبَةِ مَغْفُورٌلَهُمْ ، لِزيارَتِهِمْ لِجَدّى عَلىّ ابْنِ مُوسَى الرِّضا عَلَيْهِ السَّلامُ بِطُوس ، اءلا وَ مَنْ زارَهُ فَأ صابَهُ فى طَريقِهِ قَطْرَةٌ مِنَ السَّماءِ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.    

ترجمه :     فرمود: اءهالى قم و اءهالى آبه يكى از روستاهاى حوالى ساوه آمرزيده هستند به جهت آن كه جدّم امام رضا عليه السلام را در شهر طوس زيارت مى كنند.     و سپس حضرت افزود: هر كه جدّم امام رضا عليه السلام را زيارت كند و در مسير راه صدمه و سختى تحمّل كند خداوند آتش را بر بدن او حرام مى گرداند.
    11 عَنْ يَعْقُوبِ بْنِ السِّكيتْ، قالَ: سَاءلْتُ أ بَاالْحَسَنِ الْهادى عليه السلام : ما بالُ الْقُرْآنِ لا يَزْدادُ عَلَى النَّشْرِ وَالدَّرْسِ إ لاّ غَضاضَة ؟     قالَ عليه السلام : إ نَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَجْعَلْهُ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ، وَلالِناسٍ دُونَ ناسٍ، فَهُوَ فى كُلِّ زَمانٍ جَديدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضُّ إ لى يَوْمِ الْقِيامَةِ.   

ترجمه :     يكى از اصحاب حضرت به نام ابن سِكيّت گويد: از امام هادى عليه السلام سؤ ال كردم : چرا قرآن با مرور زمان و زياد خواندن و تكرار، كهنه و مندرس نمى شود؛ بلكه هميشه حالتى تازه و جديد در آن وجود دارد؟     مام عليه السلام فرمود: چون كه خداوند متعال قرآن را براى زمان خاصّى و يا طايفه اى مخصوص قرار نداده است ؛ بلكه براى تمام دوران ها و تمامى اقشار مردم فرستاده است ، به همين جهت هميشه حالت جديد و تازه اى دارد و براى جوامع بشرى تا روز قيامت قابل عمل و اجراء مى باشد.
    12 قالَ عليه السلام :الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكُ لُؤْمٌ.  

 

   ترجمه :     فرمود: غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با او را ندارى ، علامت عجز و ناتوانى است ، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است .
    13 قالَ عليه السلام : يَاْتى عَلماءُ شيعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّينا وَ اءهْلِ وِلايَتِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَالاْ نْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تيجانِهِمْ.  

   ترجمه :     فرمود: علماء و دانشمندانى كه به فرياد دوستان و پيروان ما برسند و از آن ها رفع مشكل نمايند، روز قيامت در حالى محشور مى شوند كه تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.


    14 قالَ عليه السلام : لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَكْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإ نَّهُ حارُّ فى وَقْتِ الْحَرارَةِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْبُرُودَةِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاْ وقاتِ كُلِّها، جَيِّدٌ عَلى كلِّ حالٍ.     ترجمه :     به بعضى از غلامان خود فرمود: بيشتر براى ما بادمجان پخت نمائيد كه در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است .     و در تمام دوران سال معتدل مى باشد و در هر حال مفيد است .


    15 قالَ عليه السلام : التَّسْريحُ بِمِشْطِ الْعاجِ يُنْبُتُ الشَّعْرَ فِى الرَّأ سِ، وَ يَطْرُدُ الدُّودَ مِنَ الدِّماغِ، وَ يُطْفِى ءُ الْمِرارَ، وَ يَتَّقِى اللِّثةَ وَ الْعَمُورَ.    

ترجمه :     فرمود: شانه كردن موها به وسيله شانه عاج ، سبب روئيدن و افزايش مو مى باشد، همچنين سبب نابودى كرم هاى درون سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتى فكّ و لثه ها مى گردد.


    16 قالَ عليه السلام : اُذكُرْ مَصْرَعَكَ بَيْنَ يَدَىْ اءهْلِكَ لا طَبيبٌ يَمْنَعُكَ، وَ لا حَبيبٌ يَنْفَعُكَ.   

  ترجمه :     فرمود: بياد آور و فراموش نكن آن حالت و موقعى را كه در ميان جمع اعضاء خانواده و آشنايان قرار مى گيرى و لحظات آخر عمرت سپرى مى شود و هيچ پزشكى و دوستى و ثروتى نمى تواند تو را از آن حالت نجات دهد.


    17 قالَ عليه السلام : إ نَّ الْحَرامَ لايَنْمى ، وَإ نْ نَمى لا يُبارَكُ فيهِ، وَما اءَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ، وَ ما خَلَّفَهُ كانَ زادَهُ إ لَى النّارِ.  

   ترجمه :     فرمود: همانا اموال حرام ، رشد و نموّ ندارد و اگر هم احياناً رشد كند و زياد شود بركتى نخواهد داشت و با خوشى مصرف نمى گردد.     و آنچه را از اموال حرام انفاق و كمك كرده باشد اءجر و پاداشى برايش نيست و هر مقدارى كه براى بعد از خود به هر عنوان باقى گذارد معاقب مى گردد.
    18 قالَ عليه السلام : اَلْحِكْمَةُ لا تَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ.   

  ترجمه :     فرمود: حكمت اثرى در دل ها و قلب هاى فاسد نمى گذارد.


    19 قالَ عليه السلام : مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَيْهِ.

    ترجمه :     فرمود: هر كه از خود راضى باشد بدگويان او زياد خواهند شد.
    20 قالَ عليه السلام : اَلْمُصيبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتان .   

  ترجمه :     فرمود: مصيبتى كه بر كسى وارد شود و صبر و تحمّل نمايد، تنها يك ناراحتى است ؛ ولى چنانچه فرياد بزند و جزع كند دو ناراحتى خواهد داشت .


    21 قالَ عليه السلام : اِنّ لِلّهِ بِقاعاً يُحِبُّ اءنْ يُدْعى فيها فَيَسْتَجيبُ لِمَنْ دَعاهُ، وَالْحيرُ مِنْها.  

   ترجمه :     فرمود: براى خداوند بقعه ها و مكان هائى است كه دوست دارد در آن ها خدا خوانده شود تا آن كه دعاها را مستجاب گرداند كه يكى از بُقْعه ها حائر و حرم امام حسين عليه السلام خواهد بود.
    22 قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ هُوَ الْمُثيبُ وَالْمُعاقِبُ وَالْمُجازى بِالاَْعْمالِ عاجِلاً وَآجِلاً.  

   ترجمه :     فرمود: همانا تنها كسى كه ثواب مى دهد و عِقاب مى كند و كارها را در همان لحظه يا در آينده پاداش مى دهد، خداوند خواهد بود.


    23 قالَ عليه السلام : مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلا تَاءمَنْ شَرَّهُ.    

ترجمه :     فرمود: هركس به خويشتن إ هانت كند و كنترل نفس نداشته باشد خود را از شرّ او در اءمان ندان .


    24 قالَ عليه السلام : اَلتَّواضُعُ اءنْ تُعْطَيَ النّاسَ ما تُحِبُّ اءنْ تُعْطاهُ.  

   ترجمه :     فرمود: تواضع و فروتنى چنان است كه با مردم چنان كنى كه دوست دارى با تو آن كنند.


    25 قالَ عليه السلام : اِنّ الْجِسْمَ مُحْدَثٌ وَاللّهُ مُحْدِثُهُ وَ مُجَسِّمُهُ.    

ترجمه :     فرمود: همانا اجسام ، جديد و پديده هستند و خداوند متعال به وجود آورنده و تجسّم بخش آن ها است .
    26 قالَ عليه السلام : لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَيْئىٌ مَعَهُ، ثُمَّ خَلَقَ الاَْشْياءَ بَديعاً، وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ اءحْسَنَ الاْ سْماء.   

ترجمه :     فرمود: خداوند از اءزَل ، تنها بود و چيزى با او نبود، تمام موجودات را با قدرت خود آفريده ، و بهترين نام ها را براى خود برگزيد.
    27 قالَ عليه السلام : اِذا قامَ الْقائِمُ يَقْضى بَيْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ كَقَضاءِ داوُد عليه السلام وَ لا يَسْئَلُ الْبَيِّنَةَ.  

   ترجمه :     فرمود: زمانى كه حضرت حجّت (عجّ) قيام نمايد در بين مردم به علم خويش قضاوت مى نمايد؛ همانند حضرت داود عليه السلام كه از دليل و شاهد سؤ ال نمى فرمايد.
    28 قالَ عليه السلام : مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقينَ وَ مَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ يَحِلَّ بِهِ الْمَخْلُوقينَ.   

  ترجمه :     فرمود: هركس مطيع و پيرو خدا باشد از قهر و كارشكنى ديگران باكى نخواهد داشت .


    29 قالَ عليه السلام : اَلْعِلْمُ وِراثَةٌ كَريمَةٌ وَالاْ دَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَالْفِكْرَةُ مِرْآتٌ صافَيةٌ.   

  ترجمه :     فرمود: علم و دانش بهترين يادبود براى انتقال به ديگران است ، ادب زيباترين نيكى ها است و فكر و انديشه آئينه صاف و تزيين كننده اعمال و برنامه ها است .


    30 قالَ عليه السلام : الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ، داعٍ إ لىَ الْغَمْطِ وَ الْجَهْلِ.  

   ترجمه :     فرمود: خودبينى و غرور، انسان را از تحصيل علوم باز مى دارد و به سمت حقارت و نادانى مى كشاند.


    31 قالَ عليه السلام : لا تُخَيِّبْ راجيكَ فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ.    

ترجمه :     فرمود: كسى كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان ، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت .
    32 قالَ عليه السلام : مَا اسْتَراحَ ذُو الْحِرْصِ.   

  ترجمه :     فرمود: شخص طمّاع و حريص نسبت به اموال و تجمّلات دنيا هيچگاه آسايش و استراحت نخواهد داشت .


    33 قالَ عليه السلام : الْعِتابُ مِفْتاحُ التَّقالى ، وَالعِتابُ خَيْرٌ مِنَ الْحِقْدِ.  

   ترجمه :     فرمود: (مواظب باش كه ) عتاب و پرخاش گرى ، مقدّمه و كليد غضب است ، ولى در هر حال پرخاش گرى نسبت به كينه و دشمنى درونى بهتر است (چون كينه ، ضررهاى خظرناك ترى را در بردارد).


    34 قالَ عليه السلام : الْغِنى قِلَّةُ تَمَنّيكَ، وَالرّضا بِما يَكْفيكَ، وَ الْفَقْرُ شَرَهُ النّفْسِ وَ شِدَّةُ القُنُوطِ، وَالدِّقَّةُ إ تّباعُ الْيَسيرِ وَالنَّظَرُ فِى الْحَقيرِ.
    ترجمه :     متر آرزو و توقّع باشد و به آنچه موجود و حاضر است راضى و قانع گردى ، وليكن فقر و تهى دستى در آن موقعى است كه آرزوهاى نفسانى اهميّت داده شود، امّا دقّت و توجّه به مسائل ، اهميّت دادن به امكانات موجود و مصرف و استفاده صحيح از آن ها است ، اگر چه ناچيز و كم باشد.


    35 قالَ عليه السلام : الاِْمامُ بَعْدى الْحَسَنِ، وَ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْقائِمُ الَّذى يَمْلاَُ الاَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.   

  ترجمه :     فرمود: امام و خليفه بعد از من (فرزندم ) حسن ؛ و بعد از او فرزندش مهدى موعود عليهما السلام مى باشد كه زمين را پر از عدل و داد مى نمايد، همان طورى كه پر از ظلم و ستم گشته باشد.


    36 قالَ عليه السلام : إ ذا كانَ زَمانُ الْعَدْلِ فيهِ أ غْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرامٌ أ نْ يُظُنَّ بِأ حَدٍ سُوءاً حَتّى يُعْلَمَ ذلِكَ مِنْهُ.   

  ترجمه     فرمود: در آن زمانى كه عدالت اجتماعى ، حاكم و غالب بر تباهى باشد، نبايد به شخصى بدگمان بود مگر آن كه يقين و معلوم باشد.


    37 قالَ عليه السلام : إ نَّ لِشيعَتِنا بِوِلايَتِنا لَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَكُوا بِها فى لُجَّةِ الْبِحارِ الْغامِرَةِ.  

   ترجمه :     فرمود: همانا ولايت ما اهل بيت براى شيعيان و دوستانمان پناهگاه اءمنى مى باشد كه چنانچه در همه امور به آن تمسّك جويند، بر تمام مشكلات (مادّى و معنوى ) فايق آيند.


    38 قالَ عليه السلام : يا داوُدُ لَوْ قُلْتَ: إ نَّ تارِكَ التَّقيَّةَ كَتارِكِ الصَّلاةِ لَكُنتَ صادِقاً.  

   ترجمه :     فرمود: به يكى از اصحابش - به نام داود صرّمى - فرمود: اگر قائل شوى كه ترك تقيّه همانند ترك نماز است ، صادق خواهى بود.


    39 قالَ: سَاءلْتُهُ عَنِ الْحِلْمِ؟ فَقالَ عليه السلام : هُوَ اءنْ تَمْلِكَ نَفْسَكَ وَ تَكْظِمَ غَيْظَكَ، وَ لا يَكُونَ ذلَكَ إ لاّ مَعَ الْقُدْرَةِ.   

  ترجمه :     يكى از اصحاب از آن حضرت پيرامون معناى حِلم و بردبارى سؤ ال نمود؟     حضرت در پاسخ فرمود: اين كه در هر حال مالك نَفْس خود باشى و خشم خود را فرو برى و آن را خاموش نمائى و اين تحمّل و بردبارى در حالى باشد كه توان مقابله با شخصى را داشته باشى .


    40 قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنيا دارَ بَلْوى وَالاْ خِرَةَ دارَ عُقْبى ، وَ جَعَلَ بَلْوى الدّنيا لِثوابِ الاْ خِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْ خِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنيا عِوَضاً.    

ترجمه :     فرمود: همانا خداوند، دنيا را جايگاه بلاها و امتحانات و مشكلات قرار داد؛ و آخرت را جايگاه نتيجه گيرى زحمات ، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنيا را وسيله رسيدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنيا را در آخرت عطا مى فرمايد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 25 تير 1392برچسب:احادیث,, ] [ 9:54 ] [ علیرضا ] [ ]

 

 

 

 

 

Click for larger version

 


**************

 

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 18:4 ] [ علیرضا ] [ ]
 
 
ابطال روزه با گناهانی که دیده نمی شوند
 
 
همین گناهان هستند که روزه را باطل می کنند ولی دیده نمی شوندو جز خدا و خود مرتکب شونده کسی بر آنها آگاه نیست
     


بر خلاف تصور برخی از مردم، گناهان کبیره تنها مربوط به اعمال ظاهری نیستند؛بلکه گناهان قلبی از گناهان ظاهری به مراتب شدید تر و خطرناکتر هستند. همچنان که در طاعت و عبادت فضیلت و ثواب اعمال قلبی از اعمال ظاهری جوارح بیشتر است، تاثیر گناه و مصیت قلبی از گناه جوارح شدیدتر و خطرناک تر است و همین گناهان هستند که دیده نمی شوند ولی روزه ی روزه داران را باطل می کنند.

 

کینه و حسادت:

قرآن کریم داستان دو پسر آدم، هابیل و قابیل را برای ما نقل می کند، می بینیم پدیده پلید حسادت، قابیل را وادار کرد هابیل پاک و درست کار را بکشد.

 

بخل و حرص:

یکی از گناهان کبیره قلبی که جزء مهلکات است و احادیث شریف مسلمانان را از آن بر حذر داشته است بخل و حرص بر مال دنیا و صرف نکردن آن در راه خداست و می فرماید: سه خصلت هستند که انسان را به هلاکت می رسانند:۱- حرص و بخل شدیدی که صاحبش را به اطاعت از خود وادار می کند. ۲- هوی و هوس است که شخص از آن پیروی می کند. ۳- مغرور شدن به دارایی ها و فضایل نفسی خود.

 

هوا و هوس:

یکی از گناهان کبیره که حدیث فوق الذکر به آن اشاره کرده هوا و هوسی است که از آن پیروی می شود و قرآن کریم نیز در چندین مورد انسان را از آن بر حذر داشته است و می فرماید: از هوا نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف می سازد.

 

غرور نفسی و خود بزرگ بینی:

سومین گناه کبیره که در حدیث مذکور به عنوان هلاک کننده از آن نام برده شده است عجب و خود بزرگ بینی است. به حقیقت افراد مغرور و خود بزرگ بین، عیب خود را هر چند هم بزرگ باشد نمی بینند ولی محاسن و فضایل خود را با میکروسکوب نگریسته، آن را بزرگ می نمایند و از شأن و عظمت آنها مست و مبهوت می شوند.حضرت علی :گناهی که تو را آزرده کند بهتر از نیکی و احسانی است که تو را به اعجاب و غرور وا می دارد.

 

ریا:

یکی از گناهان کبیره قلبی که عمل انسان را تباه و بی ارزش می سازد و مانع قبول عمل در پیشگاه خداوند می شود ریای مذمومی است که موجب خشم خداست، هر چند آن عمل در ظاهر زیبا و فریبنده هم باشد.

 

حب دنیا و اخلاص به آن:

یکی از گناهان کبیره قلبی، حب دنیا و اخلاص نسبت به آن و ترجیح آن بر آخرت است. به حقیقت حب دنیا اساس و زیر بنای هر گناه و خطایی است.

البته در اینجا منظور از حب دنیا داشتن ثروت و مال دنیا نیست، بلکه آنچه که خطرناک است عشق و محبت به دنیا و حرص بر دنیا و نعمت ها و زینت های فریبنده آن است. خطر در این است که دنیا بر آخرت ترجیح داده شود. و همین حرص و اخلاص و علاقه شدید به دنیاست که موجب هلاکت و نابودی در دنیا و آخرت می شود.

 

حب مال و جاه:

محبت و علاقه به دنیا، در عشق به مال، ثروت،جاه، مقام و احترام، جلوه گر می شود به نحوی که شخص برای رسیدن به آنها چنان آزمند است که بخاطر دسترسی به آنها از اصول و مبادی و ارزش های واقعی خود چشم می پوشد و در چنین حالتی به دین و ایمانش لطمه وارد می شود. البته در این رابطه پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم می فرمایند: هیچ گاه دو گرگ گرسنه که در میان یک گله گوسفند رها شده باشند، فساد و زیانشان برای آن گله بیشتر از فساد و زیان برای دین کسی نیست که بر مال و ثروت و مقام دنیوی حریص باشد.

 

یکی دیگر از گناهان کبیره قلبی یاس و نا امیدی از رحمت خداست و خداوند متعال بر زبان پیامبرش، یعقوب، می فرماید:و از رحمت خدا نومید نباشید، زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمی شود. (یوسف/۸۷)

 

یکی دیگر از گناهان قلبی علاقه به اشاعه فحشاء در جامعه مسلمانان است. خداوند متعال در این باره می فرماید : کسانی که دوست دارند فحشاء و زشتکاری در میان مسلمانان شیوع پیدا کند برای آنان در این دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود. (نور:۱۹)

 

اینها بعضی از گناهان کبیره هلاک کننده و مخصوص به قلب بودند که اکثر مردم از آنا غافل هستند و بیشتر اهتمام خود را متوجه اعمال ظاهری می کنند، همین گناهان قلبی هستند که امام غزالی آنها را مهلک نامیده است و یک چهارم از کتاب دایره المعارف خود ( احیاء علوم الدین ) را به بیان آنها اختصاص داده است. همین گناهان هستند که روزه را باطل می کنند ولی دیده نمی شوندو جز خدا و خود مرتکب شونده کسی بر آنها آگاه نیست.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 21 تير 1392برچسب:گناهان,کبیره,روزه,باطل,, ] [ 2:32 ] [ علیرضا ] [ ]

مرگ نزدیک‌تر است یا ظهور + پاسخ آیت‌الله جاودان

    آیت‌الله محمد‌علی جاودان می‌گوید: ان‌شاء‌الله ظهور امام زمان(ع) نزدیک باشد اما آنچه از آن نزدیک‌تر است مرگ است، هیچ کس زمان مرگ خود را نمی‌داند و ممکن است لحظه مرگ همین الان باشد؛ بنابراین آمادگی برای مرگ بسیار مهم است.

 به گزارش فارس، آیت‌الله محمد‌علی جاودان از اساتید اخلاق شهر تهران در جلسه درس اخلاق خود در رابطه با آنچه که انسان در هنگام مرگ باید آماده کند توضیح داد.

 

وی با اشاره به یکی از علائم آمادگی انسان برای مرگ عنوان کرد: از منظر امیرالمؤمنین(ع) کسی برای مرگ آماده است که به واجبات عمل، از محرمات پرهیز کند و از مکارم اخلاق برخوردار باشد.

 

آیت‌الله جاودان اظهار داشت: برخورداری از مکارم اخلاق یعنی اگر کسی در حق شما بدی کرد، شما در حق او خوبی کنید یا اگر کسی از شما برید، شما با او ارتباط برقرار کنید. نمونه بارز این رفتار را در زندگی امام حسن مجتبی (ع) و برخوردی که ایشان با آن فرد توهین‌کننده داشت، مشاهده می‌کنیم.

 

این استاد اخلاق در بخش دیگری از سخنان خود گفت: همانطور که زمین زنده ثمر دارد و می‌توان از ثمرات آن بهره برداشت، انسانی که به حیات تازه یعنی به ایمان می‌رسد نیز ثمر دارد با این تفاوت که عالمیان از ثمر او استفاده خواهند‌کرد؛ همانطور که تمام عالم از برکت وجود امام رضا (ع) استفاده می‌کنند و حتی بهره‌مندی از وجود مقدس این امام همام پس گذشت هزار و دویست سال از شهادت‌شان هنوز نیز ادامه دارد.

 

وی خاطرنشان کرد: ما هم اگر زنده شویم، می‌توانیم شبیه ایشان شویم. برای زنده شدن، اعمال ما باید شبیه کسانی شود که زنده هستند. فرد زنده اصلاً دروغ نمی‌گوید، عفت خود را حفظ و در شرایط بحرانی خود را کنترل می‌کند، نه اینکه او از غرایز بی‌بهره باشد که اگر اینطور بود کارش ارزشی نداشت؛ نه او هم مانند سایر افراد از غرایز بهره‌مند است اما آنها را تحت کنترل خود دارد و طبق فرمایش حضرت علی (ع) در دلش میان آن غریزه و نقطه مقابلش جنگی به پاست. مثلاً شهوت دارد اما در درونش میان شهوت و عفت جنگی به پاست و با نفس خود می‌جنگد.

 

آیت‌الله جاودان یادآور شد: اگر انسان کار گرگ را بکند و درندگی کند، گرگ می‌شود. اگر کار روباه را بکند و حیله‌گری کند، روباه می‌شود و طبق فرمایش قرآن بعد از آن «بَلْ هُمْ أَضَلّ»ُ خواهد بود. زیرا گرگ فقط گرگ است و روباه فقط روباه؛ اما انسان می‌تواند همزمان هم خوک باشد و هم گرگ و هم روباه. از آن سو انسان در خوبی نیز می‌تواند از فرشتگان بالاتر باشد به گونه‌ای که فرشتگان انگشت حیرت به دهان گیرند.

 

وی گفت: مهم‌ترین بخش وجود انسان که باید تحت کنترل درآید خیال انسان است که البته بسیار فضول و خارج از کنترل است، برای کنترل خیال بهترین راه، کنترل جدی چشم است چرا که اصلاً چشم فضول بوده و خیال را نیز فضول کرده است ازاین رو اگر انسان بر کنترل چشم و گوش و زبان مداومت کند، کم کم خیالش نیز تحت کنترلش در می‌آید و از آن به بعد است که می‌تواند بهترین نماز و لذت‌بخش‌ترین عبادات را داشته باشد.

 

آیت‌الله جاودان تصریح کرد: نتیجه مراقبت از خود، شخصیتی مانند حضرت ابوالفضل(ع) خواهد بود، ایشان چنان در مراقبت از خود موفق بود که در آن روز سخت یعنی عاشورا، تمام رفتارهایش درست بود و همه امضا شد. ایشان اختیارش را به امامش سپرده بود و از این‌رو به‌جای رفتن به میدان و گرفتن انتقام برادرانش امر امامش را اطاعت کرد و رفت تا برای فرزندان برادر آب بیاورد.

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 19 تير 1392برچسب:ظهور,مرگ,آیت اله,جاویدان,, ] [ 9:15 ] [ علیرضا ] [ ]
لكنت يا جمعه نامه ها

 

باران لحظه هاي پر از خشكساليم !

احساس آبي غزل احتماليم!

 

در اين اتاق يك دو سه متريم ، دلخوشم

با رنگ آسماني گل هاي قاليم 

 

تا كي صداي آمدنت طول مي كشد ؟

پيغمبر قبيله ! امام اهاليم !

 

وقتي غروب مي شود و گريه مي كني

آيا نمي شود به نگاهت بماليم

 

دنبال ارتفاع خودم آمدم ، اگر

اطراف گيوه هاي تو در اين حواليم

 

اي رمز جدول همه ي " جمعه نامه ها "

تنها جواب آينه هاي سواليم !

 

يك روز هم اذان تو را پخش مي كنند

از پشت بام حنجره هاي بلاليم

 

تو لهجه ي زبان خدايي و من ولي

از پايه ريز هاي زبانهاي لاليم

 

حالا كنار چشم تو لكنت گرفته ام

من دوستدالمت ، تو بگو دوست داليم !؟

 

((سروده ي استاد عزيزم علي اكبر لطيفيان ))

 

   زير باران ...

 

 

بي تـو نـشـسـتم در خـيـابـان زيـر بـاران

گـويي کـه مـجـنـون در بيـابـان زيـر بـاران

 

افـتــاده نــان خشـکي از منـقـار زاغــي
گنجشک خيسي مي خورد نان زير باران

 

هـر کـس بـه قـدر روزي خـود سهـم دارد
سهـم مـن از تـو :چشـم گـريان زير باران

 

اي کاش مي شد با تو ساعتها قــدم زد
از راه آهـــــن تــا شـمـيـران زيــر بـــاران

 

بـا طــعــنـه عـابـرهـا سـراغـت را گـرفتند
آخـر چـه مي گـفـتـم بـه آنـان زير باران؟!

 

باور کن از تو دست شستن کار من نيست
عشق تـو مي گــردد دو چــنـدان زير باران
...

 

وقـتـي دعـــا در زير باران مستجــاب است

ديـگـر چــه کـــاري بـهـتـر از آن زيــر بــاران

 

پــروردگــارا در غــيـاب حـضـــرت عـــشــق
رعـــدي بـــزن مـــا را بــســـوزان زيـر بـاران

 

 

اما حالا...

منتظر مانده ام از اول شب تا حالا

گفتم امروز مي آيي شده فردا حالا

 

مثل اين اشك سراسيمه ي عصر جمعه 

دم در آمده ام مي رسي آيا حالا ؟

 

ورق آخر اميد ! گر دير كني

بي تو آب از سر من مي رود ... اما حالا ...

 

دست در حوض بينداز و در اين بي آبي

ماهي ات را برسان تا لب دريا حالا

 

آه اي همنفس عرش بيا پلك بزن 

تا كه احيا بشود نسل مسيحا حالا

 

از نژاد نفحات حرم پروازيم

كار ما گر چه رسيده است به اينجا حالا

 

سر جدت تو شهيدش نكن اين خواهش را

" عصر جمعه است بيا " .... مي شود آيا حالا ... ؟!

 

عليرضا لك

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 18 تير 1392برچسب:شعر, امام زمان,ظهور, انتظار,, ] [ 18:40 ] [ علیرضا ] [ ]

دلایل وجود امام زمان(عج) از دیدگاه قرآن کدام است؟

خبرگزاری فارس: دلایل وجود امام زمان(عج) از دیدگاه قرآن چیست

از قرآن کریم چنین بر می‌آید که امامت، واقعیتی است که جهان لحظه‌ای بدون آن نمی‌تواند باقی بماند و تا انسانی روی زمین است وجود چنین امامی ضروری است. بنابراین وجود امام معصوم در عصر ما نیز امر مسلّم و غیر قابل تردید است.

 
 به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه یکی از سؤالات درباره حضرت مهدی (عج) این است که دلایل وجود امام زمان (عج) از دیدگاه قرآن چیست؟

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم، به این سؤال پاسخ گفته است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ سه شنبه 19 تير 1392برچسب:وجود,امام,زمان,قرآن,دلایل, ] [ 2:30 ] [ علیرضا ] [ ]

حضور محمد ‌حسین انقلابی در عرصه‌های مختلف فرهنگ

حضوری زلال و بی‌ریا بوده است و شاید همین عامل یک نکته‌ای باشد که چپ و راست و میانه رو و تندرو و کندرو به شخصیت محترم او احترام می‌گذارند.

خبرگزاری فارس: گلایه‌ای از اوضاع جهان با آقا امام زمان

 

 

 

 

 

 حسین قرایی؛ «محمد‌حسین جعفریان» شاعر و روزنامه‌نگاری است که این روزها دغدغه‌هایش را در قالب یادداشت‌های کوتاه به قلم می‌آورد. قلم بی پروای او همیشه در برابر باطل ایستاده است. ایستادگی و اعتراض جعفریان از نوع تکلیف است. جعفریان، پدیده‌ای است که امثال او در این کشور شاید به اندازه انگشت‌های یک دست نباشند.

حضور محمد‌حسین انقلابی در عرصه‌های مختلف فرهنگ حضوری زلال و بی‌ریا بوده است و شاید همین عامل یک نکته‌ای باشد که چپ و راست و میانه رو و تندرو و کندرو به شخصیت محترم او احترام می‌گذارند.

یادداشت‌های از سر صدق این شاعر پویا و پوینده گاهی اوقات دردهای فرهنگی ـ اجتماعی را التیام می‌دهد. برخی وقت‌ها وزیر، برخی اوقات وکیل و ... به او زنگ می‌زنند و از یادداشت‌هایش تشکر می‌کنند ... و این یادداشت‌های کوتاه، هر کدام گدازه‌های جان «محمد حسین جعفریان» است.

از محمد‌حسین جعفریان شعرهای زیادی در قالب‌های غزل، رباعی، مثنوی، سپید و ... سروده شده است. او با مهندسی حساب شده‌ای که برای استفاده از ظرفیت واژه‌ها به کار می‌گیرد، توان شاعری‌اش را به رخ می‌کشد. کارهای ارزشمند این منتقد فکور را که می‌خواندم به شعری از او با عنوان «من از نژاد بی‌جامگان زمینم!» برخوردم که دلم را ربود. این شعر را تقدیم شما می‌خوانم و به مسئولین فرهنگی مملکت گوشزد می‌کنم که قدر «جعفریان‌ها» را بدانید؛

«مرا چه کسی دست نجاتی خواهد بود؟

ای پیر! بی‌مرشدی همرهانم را فرسود،

دلتنگ توام

من

که در ازدحام شهر و خیابان‌هایش گم شده‌ام

اما تو را گم نکرده‌ام.

 

 

بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

 

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ سه شنبه 19 تير 1392برچسب:lمحمد حسین جعفریان,شعر, ] [ 2:30 ] [ علیرضا ] [ ]

 

            - اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ

وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ

وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَيْکَ الْمُعَوَّلُ

فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد

اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ

مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ

اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِکْفِيانى

فَاِنَّکُما کافِيانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِب

الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى

السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ

يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرينَ

 

 

خدايا! فتنه فزوني گرفته است، بلا بزرگ شده است و آزمايش شدت يافته است.

خدايا! اسرار هويدا شده است و رازها برملا شده است و پرده ها افتاده است.

خدايا! زمين تنگي مي کند و آسمان خودداري.

خدايا! و در اين حال و روز، شکايت جز به تو، به کجا مي توان برد؟

جز بر زانوي تو، سر بر کجا مي توان نهاد؟

جز به ريسمان تو، به کجا مي توان آويخت؟

جز در پناه تو، کجا مي توان سکني گزيد؟

و جز بر تو، بر که مي توان تکيه کرد؟

خدايا! در سختي و آساني تکيه گاه جز تو کيست؟

و پناهگاه جز سايه سار مهر تو کجاست؟ 

خدايا! بر پيامبرت محمد و آل او درود فرست؛ آنان که اطاعتشان را بر ما فريضه شمردي و بدين سان،شأن و منزلتشان را به ما شناساندي.

خدايا! تو را سوگند به حق اين عزيزان که باران گشايشت را بر ما ببار و از آستان فرجت نسيمي بر اين دلهاي خسته جاري کن.

خدايا! طاقت تمام شده است. شکيب سرآمده است. کارد به استخوان صبوري رسيده است.

خدايا! هم الان ما را برهان. رهانيدني به سرعت برق نگاه يا کمتر از آن.

اي پيامبر! اي وصي! اي علي! اي محمد! ياري‌اَم کنيد که شماييد ياوران من و دست اضطرار مرا در پناهگاه دست خويش بگيريد که دستي چنين با کفايت تنها از آن شماست.

مولاي من! امام زمانم!

اين تو و اين دستهاي استيصال من!

اين تو و اين فرياد استغاثه من!

اين تو و اين چشم‌هاي اشکبار من!

به فريادم برس! مرا درياب!

                                                                            نويسنده: سيد مهدي شجاعي؛
   

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 18 تير 1392برچسب:دعای فرج,شجاعی,ترجمه, ] [ 2:30 ] [ علیرضا ] [ ]

 

سال 255 يا 256 هجري قمري بود ... درحالي که نيمي از ماه شعبان گذشته بود، در شب جمعه‌اي کودکي متولد شد ...[1]

کودکي که پاکان و صالحان، وعده‌ي آمدنش را داده بودند. مولود موعودي که زمين را از ظلم و ظالم مي زدود و رحمت و سعادت را براي بشريت به ارمغان مي‌آورد.

...

دو قرن و اندي از رحلت پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله مي‌گذشت و زمام هدايت مردم به يازدهمين سفير آسمان  امام حسن عسکري عليه السلام - رسيده بود. مورخان و محدثان، رواياتي از پيامبر و خاندان صدّيقش در دست داشتند مبني بر اين که: از امام حسن عسکري عليه السلام فرزندي متولد خواهد شد که کاخ و تاج و تخت حاکمان ستمگر را سرنگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران ...

اين بشارات، همگان را خوش نمي‌آيد؛ چراکه عده‌اي بايد خود را براي باز پس دادن حقوقي که به ناحق غصب کرده بودند، آماده مي ساختند.

همين نگراني ها معتصم - هشتمين خليفه عباسي  را بر آن داشت تا راهي بيانديشد که وعده‌ي صالحان، محقّق نشود. از اين رو به جستجوي نشاني از ميلاد مصلح موعود پرداخت تا شايد بتواند علاج واقعه را قبل از وقوع انجام دهد و مانع تولد مصلح وعده داده شده گردد.

و اينچنين بود که تاريخ دوباره تکرار شد.

ده‌ها قرن پيش نيز، وقتي نمرود دانست کودکي در راه است که او و تاج و تختش را به زير خواهد کشيد، قابله‌ها را به جاسوسي گماشت و کودکان بي‌گناه را از تيغ گذراند تا مبادا مصلح مذکور  ابراهيم  در خداييِ‌ نمرود، خدشه وارد کند.  [2]

و داستان فرعون و موسي نيز! فرعون از ترس محقّق شدن پيش‌گويي‌ها مبني بر ولادت کودکي از بني اسراييل که فرعونيان را به هلاکت مي رساند، شکم زنان آبستن را دريد و کودکان‌شان را کشت تا شايد مانع تولد موسي شود. [3]

و اکنون نوبت معتصم بود!

معتصم که شنيده بود کودکي از نسل خاتم پيامبران متولد خواهد شد و پوزه‌ي سفاکان، را به خاک ضلالت خواهد ماليد، به شدت مراقب بود تا مانع تولد کودکي در اين خاندان گردد.

غافل از آنکه خداوند مکر مکر کنندگان را بي پاسخ رها نمي‌کند[4] ؛ و همچنان که مادر ابراهيم و مادر موسي به فرزندان‌شان باردار شدند بي‌آنکه کسي نشانه‌اي از حمل در آنها بيابد، مادر «مهدي» نيز به مولود مبارکش باردار شد، بي‌آنکه هيچ کس از آن مطلع گردد. [5]

تا آنکه در سپيده دم نيمه شعبان، زمين، به نور يزدان منوّر شد و ماه پاره‌اي ديگر از خاندان نور، پا بدين دنيا نهاد. و همچناني که عيسي در گهواره سخن گفت، او نيز در همان لحظات نخست پس از تولدش زبان به حمد آفريدگار گشود و فرمود:

«الحمدلله رب العالمين، و صلي الله علي محمد و آله»[6]

...

خداوند، اراده فرمود ذخيره‌ي خود را پشت پرده‌ي غيبت از گزند دشمنان حفظ کند و اينچنين شد که غيبت منجي آغاز گرديد. سال‌هاي نخستِ غيبت، نائباني بودند که کلام امام را به گوش مردم مي‌رساندند. اما پس از رحلت آخرينِ آنها، بابِ نيابتِ امام زمان بسته شد و «غيبت صغري» به «غيبت کبري» تبديل گشت. از اين رو رواياتي که از آخرين هدايتگر خدا در دست مردم است، نسبت به آنچه از ساير هدايتگران الهي، به يادگار مانده، محدودتر است. با اين وجود، روح مان را با کلامي چند از اين دردانه‌ي دوران تازه مي کنيم:

 

  1. 1. هر کس در اجراي خواست خداوند، کوشا باشد، خداوند نيز وي را در دستيابي به خواسته‌هايش ياري مي‌کند [7].

 

  1. 2. سنت تخلف ناپذير خداوند بر اين است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند. [8]

 

  1. 3. مقدرات خداوند متعال مغلوب نشود؛ و اراده الهي مردود نگردد؛ و چيزي بر توفيق او پيشي نگيرد.[9]

 

  1. 4. زمين، خالي از حجت خدا نيست، يا آشکار است و يا نهان. [10]

 

  1. 5. نفع بردن از من در زمان غيبتم، مانند نفع بردن از خورشيد، هنگام پنهان شدنش درپشت ابرهاست و همانا من، ايمني بخش اهل زمين هستم ..[11] .

 

  1. 6. علم و دانش ما به خبرهاي شما احاطه دارد و چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نمي‌ماند[12] .

 

  1. 7. ما در رعايت حال شما کوتاهي نمي‌کنيم و ياد شما را از خاطر نبرده‌ايم ...[13]

 

  1. 8. من «مهدي» هستم، منم قيام‌گر زمان، منم آنکه زمين را آکنده از عدل مي‌سازد، آنچنان که از ستم پر شده بود.[14]

 

  1. 9. من باقيمانده از آدم و ذخيره نوح و برگزيده از ابراهيم و منتخب از محمد - که درود خدا بر همگي آنان باد - هستم. [15]

 

  1. 10. خداوندا! وعده‌اي را که به من داداه‌اي، برآورده کن و امر قيام مرا تمام فرما، قدم‌هايم را ثابت بدار و در سايه‌ي قيام من، جهان را پر از عدل و داد کن. [16]

 

  1. 11. براي زود فرارسيدن فرج [و ظهور من] زياد دعا کنيد، که آن همان فرج و گشايش شماست[17] .

 

www.mohammadivu.org.MOHR

 

 

 



[1]  . بحارالانوار، ج 51، ص 4.

[2] . كمال الدين، ج 1، باب غيبت ابراهيم خليل الرحمن، ص 138 تا 141.

[3] . کمال‌الدين، ج 1، باب غيبت موسي، ص 145 تا 147.

[4]  . اشاره به کلم خدا که مي‌فرمايد: "وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ": قرآن کريم، سوره آل عمران، آيه 54.

[5]  . كمال الدين، ج 2، ص 424.

[6]  . کمال الدين، ج 2، ص 430.

[7]  "من کان في حاجة الله، کان الله في حاجته": بحارالأنوار، ج 51، ص 331 .

[8]  "أبي الله عز و جل للحق إلا إتماما و للباطل إلا زهوقا و هو شاهد علي بما أذکره": بحارالأنوار، ج 53، ص 193.

[9]  "أقدار الله عز و جل لا تغالب، و إرادته لا ترد، و توفيقه لا يسبق": بحارالأنوار، ج 53، ص 191

[10]  "إن الأرض لا تخلو من حجة إما ظاهرا و إما مغمورا": بحارالأنوار، ج 53، ص 190.

[11]  "و أما وجه الانتفاع بي في غيبتي فکالانتفاع بالشمس إذا غيبها عن الأبصار السحاب وإني لأمان لأهل الأرض ...": بحارالأنوار، ج 53، ص 181.

[12]  "إنا يحيط علمنا بأبنائکم، و لا يعزب عنا شيء من أخبارکم": بحارالأنوار، ج 53، ص 175.

[13]  "إنا غير مهملين لمراعاتکم و لا ناسين لذکرکم ...": بحارالأنوار، ج 53، ص 175.

[14]  "أنا المهدي، أنا قائم الزمان، أنا الذي أملأها عدلا کما ملئت جورا": بحارالأنوار، ج 52، ص 2.

[15]  "أنا بقية من آدم و ذخيرة من نوح و مصطفي من إبراهيم و صفوة من محمد (صلي الله عليهم أجمعين)": بحارالأنوار، ج 52، ص 238.

[16]  "أللهم أنجز لي وعدي و أتمم لي امري و ثبت وطأتي و املأ الأرض بي عدلا و قسطا": بحارالأنوار، ج 51، ص 13.

[17]  "أکثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فإن ذلک فرجکم": کمال الدين، ج 2، ص 485.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 18 تير 1392برچسب:تولد,امام زمان,احادیث,, ] [ 2:30 ] [ علیرضا ] [ ]

اس ام اس فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

 
 
 
اس ام اس فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

رمضانا تو بهترین ماهی / چون که ماه ضیافت اللّهی
خوش عمل هر که بود در رمضان / ترک منکر نمود در رمضان


آمدیم از سفر دور و دراز رمضان / پی نبردیم به زیبایی راز رمضان
هر چه جان بود سپردیم به آواز خدا / هر چه دل بود شکستیم به ساز رمضان


باز آى و دل تنـگ مرا مونس جان بـاش / وین سوخته را محـرم اســرار نهان بـاش
زان باده که در میکده عشـق فروشــند / ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش



رمضان ماه مناجات و دعا / رمضان پر بود از شور و صفا
ماه خالص شدن از کبر و ریا / رمضان ماه رسیدن به خدا


حکمت روزه داشتن بگذار / باز هم گفته و شنیده شود
صبرت آموزد و تسلط نفس / و ز تو شیطان تو رمیده شود


در خلوت شب ز حــق صـدا می آید / از عطر سحر بوی خدا می آید
با گوش دگر شنو به غوغای سکوت / کز مرغ شب ، آواز دعا می آید
ماه رمضان مبارک


رمضان شهر عشق و عرفان است / رمضان بحر فیض و احسان است
رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن / گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است

رمضانا تو بهترین ماهی / چون که ماه ضیافت اللّهی
خوش عمل هر که بود در رمضان / ترک منکر نمود در رمضان


ای دوست ز رحمت دل اگاهم ده / در ماه دعا سیر الی اللهم ده
ماه رمضان و ماه مهمانی توست / در محفل مهمانی خود راهم ده


ای روزه داران اگر چنین می خواهید ، دهان از آنچه غیر خدایی است ببندید
و چشم را به آنچه شیطانی است نگشایید و گوش را آلوده هر زمزمه پلید نسازید
و حتی خیال باطل را هم از دروازه دلها بزدایید .


حلول ماه زولبیا بامیه !
ماه از زیر کار در رفتن به بهانه نیایش !
ماه خوردن ۴ وعده در ۲ وعده !
و ماه میهمانی خدا تو خونه های بنده خدا مبارک !!!


کاش در این رمضان لایق دیدار شویم. *** سحری با نظر لطف تو بیدارشویم


به حیف نون میگن تو که روزه نمی گیری،
چرا سحری می خوری؟ می گه نماز که نخونم،…
روزه که نگیرم… سحری هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟


چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی…
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام…
دوباره صبح، ظهر، غروب شد نیامدی
اللهم عجل لولیک الفرج.


آمد رمضان هست دعا را اثری
دارد دل من شور و نوای دگری
ما بنده عاصی و گنهکار توییم
ای داور بخشنده بما کن نظری


ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت
کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت
آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز
باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت


امام صادق-ع:
خواب روزه دار عبادت،
خاموشی او تسبیح،
عمل وی پذیرفته شده
و دعای او مستجاب است.”


فرا رسیدن ماه ضیافت الهی بر شما و خانواده محترم مبارک باد


حلول ماه مبارک رمضان، ماهرحمت و برکت و غفران مبارک باد.


آمد گه آمرزش و شهرُ الله عظمی
توفیق خدایا، تو ز ما سلب مفرما


شد باز در رحمت خالق به روی خلق
چون ماه مبارک ز افق گشت هویدا
مژده که شد ماه مبارک پدید


به عاصیان وعده ی رحمت رسید
ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده
برایتان آرزومندم.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 12 تير 1392برچسب:اس,ام,اس,sms ,ماه رمضان,, ] [ 23:48 ] [ علیرضا ] [ ]

ابوسعيد خدرى از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود :

يكون من امتى المهدى ان قصر عمره فسبع سنين و الافثمان و الافتسع يتنعم امتى فى زمانه نعيما لم يتنعموا مثله قطّ البر و الفاجر يرسل السماء عليهم مدراراً و الا تدخر الارض شيئاً من نباتها .  

 

 

مهدى از ميان امت من برخاسته شود مدت سلطنت او هفت يا هشت يا نه سال مى باشد ، همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان در رفاه زندگى نمايند كه قبل از وى هيچ بّر و فاجرى بدان نرسيده باشند، آسمان باران رحمت خود را بر آنان مى بارد و زمين از روئيدنيهاى خود چيزى فرو گذار نمى كند

 

چگونه منتظر واقعی باشیم

یاری امام زمان(عج) در این زمان به انجام صحیح وظایف خود در زمان غیبت است .

وظیفه منتظر امام زمان(ع) این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید.
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ*                  عشق بازان چنین مستحق هجرانند
بنابراین انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و کردار او فهمیده شود. نمی توان هر کسی را که ادعای دوستی و ولایت امام زمان(عج) را دارد در شمار دوستان و منتظران او قلمداد نمود. آری «مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطاربگوید».
با چنین توضیحی روشن است که یک منتظر واقعی امام زمان باید رفتارش به گونه ای باشد که هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. یعنی در هر لحظه که این خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد برای یاری امام زمان(عج) با مال و جان خویش جهاد نماید و خود را درراه آن حضرت فدا نماید. بنابراین یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست چرا که چنین کسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.
با توجه به نکات ذکر شده می توان برخی وظایف منتظر امام زمان(ع) را چنین ذکر کرد:


1. اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد ولو بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمی شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی کشند اما کسانی که او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او رامی دانند منتظر او می مانند.
کسانی که امام زمان(عج) را نمی شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته اند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331).
بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران او بیرون هستند. آری:
وصل خورشید به شب پره اعمی نرسد*که در این آینه صاحب نظران حیرانند

البته شناخت امام زمان دو گونه است. اول، شناخت تاریخی وجود آن حضرت مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسینیست و ظرفیت و لیاقت زیادی می خواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانی هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناخته اند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می شود.
همچنین خواندن کتب معتبری که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است می تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.


2. محبت به امام زمان(ع)؛ وظیفه دیگری است که منتظران آن حضرت باید در خود ایجاد کنند و آن را افزایش دهند. بدیهی است که تا انسان از میهمان خویش خوشش نیاید و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم که او رابشناسد نمی تواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از میهمان خود بدش بیاید چگونه می تواند منتظر قدم او باشد و خود را برای پذیرایی از او آماده کند؟ پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شکل نگرفته و شعله ور نشده باشد نمی تواند به وظایف منتظران واقعی عمل نماید.محبت به امام زمان وظیفه ای است که پیامبر اکرم(ص) نیز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا که در قرآن کریم می فرماید: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» ؛ (شوری، آیه23).

3. ایجاد سنخیت با امام زمان(ع)؛ منتظران واقعی وضعیت روحی و فکری و عملی خود با به گونه ای سامان می دهند که سنخیت کاملی با امام زمان(ع) داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم کسی بود و با او مشابهت و سنخیت نداشت؟ آیا می توان محبت کسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل می شود. و تنها در این صورت است که می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت.
طبیعی است که هر چقدر این سنخیت بیشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت.


4. ارتباط با منتظران دیگر؛ منتظر امام زمان می داند که برنامه آن حضرت یک برنامه جهانی است و باید یاوران زیادی داشته باشد تا حرکتش پیروز شود. بنابراین به فکر گسترش یاران و منتظران آن حضرت خواهد افتاد و باارتباط با آنها به تقویت روحیات ایمانی خود و دیگران خواهد پرداخت تا بر اساس تعاونوا علی البرّ و التقوی به کمک مؤمنان منتظر دیگر خود را آماده ظهور حضرت بنماید.

5. دعا برای تسریع در ظهور امام زمان(ع)؛
منتظر واقعی هر لحظه انتظار محبوب را می کشد و از خدا می خواهد که هر چه زودتر او را برساند بنابراین دعای فراوان برای فرج آن حضرت از وظایف همیشگی منتظرآن حضرتش می باشد. دعای برای تسریع در فرج امام زمان مورد توصیه آن حضرت نیز می باشد.

وظايف و تكاليف شيعيان در عصر غيبت امام زمان (عج)

با توجه به احاديث خاندان وحى در عصر غيبت، وظايف و تكاليفى براى شيعيان و محبّان آن حضرت مشخص و معيّن شده كه به برخى از وظايف اشاره مى نماييم.
1 ـ معرفت و شناخت

يكى از وظايف شيعه نسبت به امام زمان (عج) به دست آوردن شناخت از صفات و آداب و ويژگيهاى آن جناب و علايم حتمى او مى باشد ; زيرا آن حضرت امامى واجب الاطاعة است .و هر كسى كه اطاعتش واجب است، بايد صفاتش را شناخت تا با شخص ديگرى كه مقام او را به دروغ و ستم ادعا مى كند، اشتباه نگردد. بنابراين شناخت و معرفت نسبت به آن حضرت واجب و لازم است.
2 ـ صدقه دادن به نيابت از آن حضرت
اين امر نشانه مودّت و دوستى آن جناب و ولايت اوست. سيد بن طاووس در كتاب كشف المحجه به فرزندش چنين سفارش مى كند:
...
صدقه دادن از سوى آن حضرت بيش از صدقه دادن از سوى خودت و عزيزانت قرار بده و دعا كردن براى آن حضرت را مقدم بدار كه سبب مى شود به سوى تو توجه فرمايد و به تو احسان نمايد...
3 ـ سعى در اصلاح جامعه و امر به معروف ونهى از منكر
از جمله وظايف مهم شيعيان و شيفتگان حضرت حجت (عج) اصلاح جامعه خود است، بايد گفت بزرگترين امر به معروف و ناهى از منكر در عصر ظهور، خود امام مهدى (عج) است پس چگونه ممكن است جامعه منتظر، خشنودى مهدى (عج) را بخواهد و در اين بُعد و زمينه به مهدى (عج) اقتدا نكند.
4 ـ تزكيه و خود سازى
امام صادق ع مى فرمايد:
هر كسى كه دوست مى دارد از اصحاب قائم ع باشد مى بايست منتظر باشد پس چنانچه بميرد و پس از مردنش قائم(عج) بپاخيزد، پاداش او همچنان پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است.
5 ـ دعا براى حفظ ايمان

چون در عصر غيبت خطرات بسيار و امواج خطرناكى خانه دل انسان را تهديد مى كند، لازم است ضمن تلاش جدى براى تخلق به اخلاق الهى دست به دعا بلند كرده و از خداوند استمدادنمود.
6 ـ قيام هنگام شنيدن نام آن حضرت از وظايف شيعيان در عصر غيبت است.
7
ـ دعا كردن براى آن حضرت، وظيفه ديگر شيعيان در عصر غيبت است .
8
ـ محزون بودن از فراق آن حضرت وظيفه ديگر شيعيان در عصر غيبت است.
9
ـ انتظار فرج و ظهور آن حضرت وظيفه ديگر شيعيان در عصر غيبت است.
10
ـ حج رفتن به نيابت آن حضرت وظيفه ديگر شيعيان در عصرغيبت .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 16 تير 1392برچسب:انتظار,ظهور,وظایفمنتظر,امام زمان,, ] [ 2:30 ] [ علیرضا ] [ ]
مشاوره شغلی چیست؟

 

 
مشاوره شغلی عبارت است از تعیین یک حرفه که با استعدادها و امکانات و خصوصیات روانی و جسمی فرد سازگار و هماهنگ باشد. به عبارتی در این شاخه راهنمایی و مشاوره دو دسته اطلاعات مورد بررسی قرار می‌گیرند. یک دسته اطلاعات مربوط به مشاغل و دسته دیگر اطلاعات مربوط به ویژگیها و استعدادهای فرد و در جریان مشاوره تلاش می‌شود تا هماهنگی و تناسب بین این دو دسته اطلاعات مشخص شود و تعیین گردد تا چه اندازه‌ای شرایط مربوط به یک حرفه با تواناییها و ویژگیهای فرد سازگاری دارد.
تاریخچه مشاوره شغلی
در گذشته انتخاب مشاغل توسط افراد بسیار متفاوت‌تر از شرایط کنونی بوده است. جوانان خانواده معمولا مشاغل و حرفه خود را به صورت موروثی از پدران خود دریافت می‌کردند و در نتیجه مشاوره شغلی چندان مفهوم و اهمیتی برای آنان نداشت. اما با شروع پیچیده‌تر شدن جوامع ، گسترش یافتن حرفه‌ها و مشاغل متعدد ، تخصصی‌تر شدن حرفه‌ها و احساس نیاز به همخوانی بین توانایی فرد و نوع حرفه ، نیاز مراکز صنعتی و ... به افراد ماهر ، افزایش بی‌رویه جمعیت جوان کشورها و افزایش دانش آموزان و ... زمینه و احساس نیاز بوجود فرآیندی با عنوان راهنمایی شغلی را فراهم ساخت.

بطور کلی آغاز کلی فرآیند مشاوره با کارهای فرانک پارسونز در سالهای 1907 تا 1908 که او را پدر راهنمایی شغلی و حرفه‌ای می دانند در شهر بستون آمریکا بود. البته قبل از پارسونز نیز فعالیتهای پراکنده‌ای در زمینه راهنمایی شغلی و سایر مشاوره‌ها بطور غیر رسمی و بخصوص در مدارس انجام می‌گرفت. پارسونز یک مرکز راهنمایی حرفه‌ای تأسیس کرد. به دنبال آن اولین مجله حرفه‌ای یعنی بولتن حرفه‌ای در سال 1915 میلادی انتشار یافت. در سال 1917 میلادی شرکت فعالانه آمریکا در جنگ جهانی اول ایجاب نمود که آن کشور افراد متخصص را در زمینه‌های گوناگون تربیت و به میدانهای جنگ روانه کند. در آن زمان بالا بودن هوش به عنوان اولین ویژگی برای انتخاب افراد مورد نظر بکار گرفته شد.

در ایران شروع به کار مشاوره به صورت مقدماتی به سالهای 1337 تا 1350 بر می‌گردد که رفته رفته کاملتر شده است. تربیت مشاوران و اعزام آنان به مدارس راهنمایی تحصیلی ، تهیه بروشورهای شغلی و استفاده از فعالیتهای مختلف جهت آشنا سازی دانش آموزان به ویژگیهای خود و مشاغل ، از جمله کارهای انجام گرفته در این زمینه بوده است. علاوه بر اینکه بر اساس اهداف مشاوره شغلی بازپروریهای شغلی و دوره‌های ضمن خدمت برای مشاغل مختلف بوجود آمد، که طی آنها تلاش می‌شد کارآیی و توانایی افراد مشغول در حرفه‌های مختلف را بالا ببرند.
اهمیت مشاوره شغلی
شغل و حرفه فرد از آنجایی که بخش عمده‌ای از زندگی او را به خود اختصاص می‌دهد و به عبارتی انسان ساعات زیادی از وقت خود را در محل کار خویش و درگیر حرفه خویش می‌گذراند، اهمیت بسزایی دارد. چنین شرایطی اگر چنانچه با شرایط و تواناییها و علایق فرد همخوانی نداشته باشد، به عدم رضایت شغلی خواهد انجامید. تحقیقات نشان می‌دهد عدم رضایت شغلی یکی از مهمترین مشکلات استرس‌زا در زندگی فرد است که می‌تواند جنبه‌های دیگر زندگی او را تحت تأثیر قرار دهد.

به عنوان مثال فرض کنید فردی را که به شغل خود علاقمند نیست یا تواناییهای لازم برای انجام آن را بطور مفید ندارد‌، خستگی او مسلما بیشتر از فردی خواهد بود که با رضایت و لذت کامل آن شغل را انجام می‌دهد. فرد اول با دامنه‌ای از استرس و خستگی شدید وارد منزل می‌شود و میزان تحمل و مقاومت او در برابر جنبه‌های مختلف زندگی پایینتر از فرد دوم خواهد بود که شغل خود را کامروابخش تلقی می‌کند. علاوه بر تأثیرات فردی مشاوره شغلی ، تأثیرات اجتماعی آن را نیز نباید از نظر دور داشت. کارآیی فرد در حرفه‌ای که به او واگذار شده است بسیار تحت تأثیر توانایی و استعداد و علاقه او به آن شغل دارد. عدم هماهنگی فرد با شرایط شغل کارآیی او را در مسیر اهداف شغلی مرکز ، کارخانه یا مؤسسه پایین خواهد آورد. مؤسسات و مراکز مختلف کاری مایل به بکارگیری افرادی هستند که کارآیی بالاتری داشته باشند.
فرآیند مشاوره شغلی
مشاوره شغلی بر طبق نظر پارسونز در سه مرحله اساسی صورت می‌گیرد:

1. شناسایی کامل تواناییها ، استعدادها ، رغبتها و محدودیتهای فردی؛ این ویژگیها تمام تواناییهای جسمانی ، روانی و محدودیتهای جسمانی و روانی و اجتماعی فرد را در بر می‌گیرد.
2. شناسایی مشاغل متعدد و آگاهی نسبت به عواملی که منجر به موفقیت و رضایت شغلی می‌گردند. در این راستا ویژگی های مختلف هر یک از مشاغل از جنبه های مختلف مالی، اجتماعی و سایر محدودیت ها مورد بررسی قرار می گیرند. برخی مشاغل ویژگیهای خاص خود را دارند که باید مورد توجه قرار گیرند. مثل مسأله شب کاری برای شغل پرستاری و دور بودن از محل زندگی برای مدتهای طولانی برای انجام فعالیتهای باستان شناسی و ... .
3. ایجاد سازش منطقی بین خصوصیات شخصی و شرایط شغلی که به موفقیت و رضایت شغلی می‌انجامد. شغل مورد نظر چه ویژگیها و چه محدودیتهایی دارد؟ چه ویژگیهای فردی را نیاز دارد؟ و چقدر بین این دو دسته ویژگی هماهنگی و همخوانی وجود دارد، سؤالاتی هستند که در جریان مشاوره شغلی به آنها پاسخ داده می‌شود.
زمان اقدام به مشاوره شغلی
با توجه به گسترش یافتن مشاوره شغلی و احساس نیاز شدید به آن به صورت برنامه ریزیهای کلی تلاش می‌شود از همان دوران تحصیل گامهای اولیه راهنمایی شغلی برداشته شود. سال اول دبیرستان معمولا زمان رسمی برای شروع آشنا سازی دانش آموزان با مشاغل و حرفه‌های مختلف است که به صورت فعالیتهای کلاسی ، تهیه بروشورهای شغلی ، بازدید از مشاغل مختلف و برگزاری اردوها انجام می‌گیرد و تلاش می‌شود با ارائه اطلاعات کافی به دانش آموزان در مورد مشاغل مختلف و همچنین در نظر گرفتن توان و استعدادهای خود به انتخاب رشته تحصیلی بپردازند.

برای کمک بیشتر به دانش آموزان معمولا از مصاحبه‌ها و مشاوره‌ها و همچنین اجرای آزمونهای مختلف و بویژه آزمون رغبت سنج استفاده می‌شود. مشاور با در نظر گرفتن فعالیت تحصیلی دانش آموز در طول سال و نمرات او در آزمون رغبت سنج و علایق و دیگر تواناییهای او ، اولین گام را برای انتخاب شغل خود در آینده که با انتخاب رشته تحصیلی وی ارتباط نزدیکی دارد بر می‌دارد. البته این مرحله ، مرحله آغاز رسمی ارائه راهنمایی شغلی فرد است. معمولا قبل از این مرحله فرد اطلاعاتی از جامعه و پیرامون خود ، خانواده و سایر نهادها در باب مشاغل مختلف کسب کرده است.

از سوی دیگر مراکز و مؤسسات نیز برای انتخاب کارمندان و شاغلین خود با در نظر گرفتن اهداف و آرمانهایی که دارند و ویژگیهایی که مورد نیاز مشاغل آنهاست در مصاحبه‌های استخدامی خود با بررسی تواناییها و استعدادهای فرد به گزینش افرادی می‌پردازد که خصایص آنها بیشتر از بقیه به اهداف آنها نزدیکتر باشد و همخوانی بیشتری با مشاغل مورد نظر داشته باشد. به عنوان مثال با اینکه سلامت روانی در تمامی مشاغل مد نظر می‌باشد، اما دارا بودن یکسری ویژگیهای روانی در مشاغلی چون خلبانی ضرورت کامل دارد. مثلا زمان واکنش سریع ، پایین بودن استرس و حفظ آرامش روانی.

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 15 تير 1392برچسب:, ] [ 10:33 ] [ علیرضا ] [ ]

وظایف منتظران مهدی (ع)در زمان غیبت

 

در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) منتظران آن حضرت چه وظایفى بر عهده دارند؟

 

در تفكر شیعى انتظار موعود به عنوان یك اصل مسلّم پذیرفته شده، و از آن به عنوان برترین اعمال یاد شده و تأكید شده است كه منتظر فرج باشید و از رحمت خدا مأیوس نباشید (به جهت طولانى شدن غیبت) چرا كه بهترین اعمال در پیش خداوند انتظار فرج است.

 

از بررسى اخبار و روایات معصومین(علیهم السلام)وظایفى چند در عصر غیبت براى منتظران استفاده مى شود:

 

1 ـ شناخت حجت خدا و امام زمان (علیه السلام): مهم ترین وظیفه ى یك فرد منتظر تلاش براى كسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) است; چرا كه انسان بدون شناخت امام و منزلت او نمى تواند وظیفه ى خود را در رابطه ى با او تشخیص دهد. در روایت آمده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة». «هر كس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.»

 

2 ـ تهذیب نفس و كسب فضایل اخلاقى (خود سازى فردى): منتظر واقعى همیشه در صدد كسب فضایل اخلاقى و آراسته شدن به صفات خوب انسانى است.

 

3 ـ تلاش براى اصلاح جامعه (خود سازى اجتماعى): تلاش براى برطرف كردن مفاسد اجتماعى از طریق امر به معروف و نهى از منكر و اهتمام براى تربیت نسل مهذّب و كارا و خلاصه آماده سازى زمینه براى ظهور امام زمان (علیه السلام)یكى از وظایف منتظر واقعى است، چون تا زمینه ى ظهور فراهم نگردد امكان ظهور امام زمان (علیه السلام)میسر نخواهد شد.

 

4 ـ كسب آمادگى هاى فكرى و فرهنگى و نظامى براى یارى امام زمان (علیه السلام): چرا كه آن حضرت پس از قیام به یارانى نیاز دارند كه حداقل در یكى از عرصه ها بتواند مفید واقع گردد.

 

5ـ توبه از گناهان

 

6 ـ اطاعت و پیروى از نایبان امام زمان (علیه السلام): همان طور كه مى دانیم در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) مردم موظفند در تمام كارها و حوادث، به توصیه ى ائمه ى اطهار(علیهم السلام)بویژه امام زمان (علیه السلام) به فقهاى جامع الشرایط ـ كه نواب عام آن حضرت هستند ـ مراجعه كنند و به احكامى كه آن ها طبق موازین شرعى صادر مى كنند، عمل نمایند.

 

7 ـ دعا براى سلامتى امام زمان (علیه السلام) و تعجیل فرج ایشان: منتظر واقعى در هر صبح و شام با خلوص نیت از پیشگاه خداى مهربان سلامتى و ظهور امام زمان (علیه السلام)را درخواست مى نماید.

 

8 ـ صدقه دادن براى سلامتى امام زمان (علیه السلام)

 

9 ـ انجام اعمال عبادى مانند خواندن نماز و قرآن، زیارت نمودن به نیابت از امام زمان (علیه السلام)

 

10 ـ توجه به اماكنى كه مورد عنایت امام زمان (علیه السلام) است نظیر مشاهد مشرفه، مسجد سهله، مسجد جمكران و ...

 

11 ـ توسل به امام زمان (علیه السلام) و زیارت آن حضرت با زیارت ها و دعاهایى كه در كتب ادعیه مانند مفاتیح الجنان آمده و از آن جمله موارد ذیل است:

 

الف) دعاى عهد كه هر روز صبح بعد از نماز خوانده مى شود: اللهم رب النور العظیم و رب الكرسى الرفیع ... ،

 

ب) دعاى اللهم عرفنى نفسك فانك لم ان لم تعرفنى نفسك ... این دعا در عصر روز جمعه خوانده مى شود،

 

ج) دعاى كه براى برآورده شدن حاجات ذكر شده است و با این عبارت شروع مى شود: الهى عظم البلاء و برح الخفاء ...،

 

د) دعا براى سلامتى امام زمان (علیه السلام): اللهم كن لولیك الحجة ابن الحسن ...،

 

هـ) دعاى حضرت مهدى (علیه السلام) كه با این عبارت آغاز مى شود: اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المصیبته ...، و) زیارت آل یاسین. جهت توضیح بیشتر به كتابهاى (وظیفة الانام) و (شیوه هاى یارى قائم آل محمد علیه السلام) مراجعه شود.

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 14 تير 1392برچسب:منتظر,وظایف, امام زمان,دعا,, ] [ 22:33 ] [ علیرضا ] [ ]

 

«بسم الله الرحمن الرحیم»


هان ای رهروان راه حقیقت و منتظران منجی موعود! بشارت باد بر شما كه لحظه قيام حضرت قائم (ع) نزدیک است. طليعه صبح ظهور تابيدن گرفته و ديگر چيزی به برآمدن آفتاب حضور نمانده است. او با پرچم «اَلبَیعتُ ِلله» به پشت درب خانه هاتان رسيده است. اكنون كه غیب جمال سرمدی و حسن یوسف زهرا به خوبی عيان شد و رايحه گل نرگس و عطر گل محمدی در سراسر عالم به مشام رسيده است، درب دلهاتان را برايش بگشاييد و عاشقانه با او عهد ببنديد؛ شاید که شما نيز از اصحاب مهدی باشید. امروز را دريابيد كه شايد فردا قضای آن را نپذيرند ...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 14 تير 1392برچسب:مژده,ظهور, نزدیک,امام زمان,, ] [ 1:48 ] [ علیرضا ] [ ]

 

دوبـاره بـاز خواهـم گشـت ... نمیدانم چه هنگام...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
دوباره باز خواهم گشت
نمی دانم چه هنگام، از کدامین راه...
ولی یکبار دیگر، باز خواهم گشت
و چشمان تو را، با نور خواهم شست
و از عرش خداوندی، شما را هدیه های تازه خواهم داد
به دستان برادر، دست خواهم داد
به زلف کودکان، گیلاس خواهم زد
نوازش های مادر را، دو باره زنده خواهم کرد
زن همسایه را، نور و هوا و آفتابی تازه خواهم داد
به ننوی یتیمان، من تکان از عرش خواهم داد
به لب های فرو بسته، امید خنده خواهم داد
به دیوار حریم عشق، یکبار دگر، من تکیه خواهم زد
به گندم، من حدیث نو شکفتن، یاد خواهم داد
به شمع روشن محفل، رموز همنشینی با پر پروانه را، من یاد خواهم داد
گل نرگس به دشت مهربانی، هدیه خواهم برد
کمرهای خمیده از شقاوت، راست خواهم کرد
برای فهم زیبایی، دوباره واژه خواهم ساخت
دوباره مزه لبخند را، من بر لبان خشک خواهم راند
نگاه مهربانانه، امید گرمی خانه
رسوم عشق ورزی را، دوباره زنده خواهم کرد
برای قفل لب هاتان، برای فتح دل هاتان، کلید تازه خواهم داد
برای سر نهادن، تا سحر بگریستن، آنک هزاران شانه خواهم داد
ز رخسار پدر، من شرمساری را
ز چشم مادران، من اشک و زاری را
تباهی را، تباهی را، تباهی را، دوایی تازه خواهم داد
برادر با برادر، صلح خواهم داد
به خواهر، مهربانی، یاد خواهم داد
به مردم بانگ خواهم زد:
هلا ای عاشقان خسته نومید، به پیش آرید دفترهای مشق زندگانی را
که من سر مشق های تازه خواهم داد
برای صبح فردا، مشقتان این است
هزاران بار بنویسید، آزادی، محبت، عشق
و یکصد بار بنویسید، انسان بنده حق است
و بنویسید، رنگ آسمان آبی است
سیاهی ها ز دفترهای قلب خویش برگیرید
کنون با خط خوش، زیبا
در اوراق سفید قلبتان این جمله را صد باره بنویسید
خدا نور است، زیبایی است
خدا آزادگی را دوست می دارد
و می خواهد که بند هر اسارت را
ز فکر و روح و دست و پای، برگیرید
و مشق عشق، خواهم داد
و آغوش محبت، باز خواهم کرد
و مادر را دوباره از سرای سالمندان، من به سوی خانه خواهم برد
و پیران را دوباره، گوهر هر خانه خواهم کرد
پدرها را، نوازش های کودک، یاد خواهم داد
به دست کودکان، نان و پنیر و عشق، خواهم داد
دوباره با سعادت بندگی کردن
خدایی زندگی کردن
سروشی تازه خواهم داد
به نام عشق و زیبایی، دوباره خطبه خواهم خواند
و عزت را، دوباره زنده خواهم کرد
به انسان یاد خواهم داد
بهایش را، قرار با خدایش را
به باران بارش رحمت
به دریا زایش گوهر
به تن ها، شوق آزادی
به اندیشه، رهایی
یاد خواهم داد
به باغ خشک و بی حاصل
هزاران بوته ی بابونه خواهم داد
به نجوای شبانگاهان، دو صد لبیک
به باغ زرد پاییزی، قبای سبز
به رود ساکت و خاموش، خروش تازه خواهم داد
و هر چه رسم بد عهدی
ز پهنای زمین برچیده خواهم کرد
نمی گویم چه هنگام، از کدامین راه
لیکن باز خواهم گشت
به ابر آسمان، باران
به باران، شوق باریدن
به بارش، شوق رویاندن
به رویش، باور گندم
به گندم، حسرت سفره
به سفره، شرم نان آور
به نان آور، طلوع صبح صادق را
خدا را، یاد خواهم داد
به حکام زمان عشق به مردم را
به مردم باور خود را
به عالم شمع دینداری
به دینداران، سلوک عشق ورزی، یاد خواهم داد
برای هفت سین عیدتان، آری
سحرگاهان، سروش سبز سیمای سعادت ساز ساقی، هدیه خواهم کرد
به محنت پیشه گان، امید
به پر بشکستگان، پرواز
به ره گم کردگان، مشعل
به حق گم کردگان، میزان
به تنها ماندگان، یاران
به غرقه گشته گان، یزدان
به یلدا روزگاران، من بهاران
هدیه خواهم داد
نمی دانم کدامین روز آدینه
ولی با تو صبور منتظر، آهسته می گویم
سرای عشق را یکبار دیگر، آب و جارو کن
منم "مهدی"
دوباره باز خواهم گشت

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 13 تير 1392برچسب:شعر, امام زمان,ظهور, انتظار,, ] [ 20:24 ] [ علیرضا ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حقیقت آسمانی و آدرس 45mehman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 29163
تعداد مطالب : 25
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

<

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج

دعای عظم البلا
دعای عظم البلا مهدویت امام زمان (عج)